توحید دبیرستان جلسه دوازدهم

یک داستان واقعی

گفتیم آنها که به زبان خدا را انکار میکنند ، در اعماق روحشان ایمان به خدا وجود دارد.

 شک نیست که پیروزیها و موفقیتها - مخصوصاً برای افراد کم ظرفیت - ایجاد غرور میکند و همین غرور سرچشمه فراموشی میشود ؛ تا آنجا که گاهی انسان فطریات خود را نیز به دست فراموشی می سپارد؛ اما هنگامی که طوفان حوادث زندگی او را در هم میکوبد و تندباد مشکلات از هر سو به او حمله ور میشود پرده های غرور و خودخواهی از جلو

چشم او کنار می رود و فطرت توحید و خداشناسی آشکار میگردد. تاریخ بشر نمونه های فراوانی از این گونه اشخاص به دست می دهد که سرگذشت زیر یکی از آنهاست.

وزیری بود مقتدر و نیرومند که در عصر خود، بیشتر قدرتها را به دست گرفته بود و کسی را یارای مخالفت با او نبود؛ روزی به مجلسی که جمعی از دانشمندان دینی در آن حضور داشتند وارد شد و رو به آنها کرده، گفت: «تا کی

شما می گویید جهان را خدایی است من هزار دلیل بر نفی این سخن دارم.»

این جمله را با غرور خاصی ادا کرد. دانشمندان حاضر چون می دانستند او اهل منطق و استدلال نیست و توانایی و قدرت به قدری او را مغرور ساخته که هیچ حرف حقی در او نفوذ نخواهد کرد، با بی اعتنایی در برابر او سکوت کردند، سکوتی پر معنی و تحقیر آمیز .

این جریان گذشت بعد از مدتی ،وزیر مورد اتهام قرار گرفت، حکومت وقت وی را دستگیر کرده به زندان انداخت.

یکی از دانشمندان که آن روز در مجلس حاضر بود فکر کرد که موقع بیداری وی رسیده است، اکنون که از مرکب غرور پیاده شده و پرده های خودخواهی از جلو چشم او کنار رفته و حس حق پذیری در وی بیدار گردیده اگر با او تماس بگیرد و نصیحتش کند نتیجه بخش خواهد بود؛ اجازه ملاقات با وی را گرفت و به سراغش در زندان آمد؛ همین که نزدیک آمد از پشت میله ها مشاهده کرد که او در یک اطاق تنها قدم می زند و فکر میکند و اشعاری را زیر لب زمزمه می نماید؛ خوب گوش فراداد، دید این اشعار معروف را می خواند:

ما همه شیران ولی شیر علم                                حمله مان از باد باشد دم به دم 

حمله مان پیدا و ناپیداست باد                              جان فدای آن که ناپیداست باد

یعنی ما همانند نقشهای شیری هستیم که روی پرچمها ترسیم می کنند؛ هنگامی که باد میوزد حرکتی دارد و گویا حمله میکند ولی در حقیقت از خود چیزی ندارد و وزش باد است که به او قدرت می دهد؛ ما هم هر قدر قدرتمندتر شویم از خود چیزی نداریم.

 خدایی که این قدرت را به ما داده ، هر لحظه اراده کند ، از ما می گیرد.

دانشمند مزبور دید نه تنها در این شرایط منکر خدا نیست، بلکه یک خداشناس داغ شده است ، در عین حال بعد از آن که از او احوال پرسی کرد گفت یادتان می آید که روزی گفتید هزار دلیل بر نفی خدا دارید ،آمده ام آن هزار دلیل را با یک دلیل پاسخ گویم، خداوند آن کسی است که آن قدرت عظیم را به این آسانی از تو گرفت . او سر به زیر انداخت و شرمنده شد و جوابی نداد؛ زیرا به اشتباه خود معترف بود و در درون جانش نور خدا را میدید.

قرآن مجید درباره فرعون میگوید:

انکار فرعون تا آن زمان ادامه یافت که در میان امواج آب در حال غرق شدن بود ، در آن هنگام صدا زد ایمان آوردم که جز خدای بنی اسرائیل خدای دیگری نیست.

سوره یونس، آیه ۹۰

تماس با ما

آدرس:

خیابان شریعتی سه راه طالقانی پلاک ۱۷۳ مؤسسه گل های یاس

شماره تماس:

۰۲۱۷۷۵۳۹۲۹۹ - ۰۲۱۷۷۶۵۷۸۶۵

ایمیل:

moassesegolha@gmail.com

نماد اعتماد

جستوجو