توحید متوسطه

در فصل پیش گفتیم یکی از راه هاي شناخت هر چیزي، از طریق حواس پنجگانه است.آیا راه دیگري براي شناخت داریم.

راه شناخت بعضی از چیزها

بله راه دوم از طریق ذهن است

1. حواس پنجگانه
   • حس بویایی
   • حس بینایی
   • حس شنوایی
   • حس چشایی
   • حس لامسه
2. ذهن آنچه در مغز است که به طور دائم از این شاخه به آن شاخه میپرد. (مثل گنجشک)
   • توهم : چیزیکه در ذهن است اما وجود خارجی و واقعی ندارد
     مثال: داستان هاي هري پاتر، داستان غول چراغ جادو (هري پاتر: مثل چوب جادویی که با آن پرواز می کند.)
   • تخیل :ممکن است وجود خارجی داشته باشد یا نداشته باشد مثلا شما در ذهن خود یک فضا پیما می سازید و با آن از یک سیاره به سیاره دیگر می روید آیا امکان پذیر است؟
     ممکن است در حال حاضر وجود نداشته باشد ولی در سال هاي آینده کسی بتواند فضا پیمایی اختراع کند که از سیاره اي به سیاره ي دیگر برود.
   • تفکر : فکر و اندیشه کردن و تحقیق کردن در همه علوم مختلف مثلا علوم ریاضی علوم تجربی، علوم انسانی تفکر و اندیشیدن در مورد چیزهاي واقعی است مثلا وقتی یک مسئله ریاضی را حل می کنید.
     ابتدا فکر می کنید و بعد حل می کنید (مثالهاي کتاب درسی) وقتی می خواهید با کسی دوست شوید فکر می کنید غذایی را با دوست بخورید و با او دوست شوید، پس فکر می کنید.
     و همچنین در فصل گذشته مطرح شد که با این راه شناخت (یعنی حواس پنجگانه) خداي متعال را نمی توان شناخت.
     
     

در این فصل می خواهیم به این سئوال پاسخ دهیم که:
آیا می توان خداي متعال را از راه ذهن شناخت؟

سوالات و مثال ها

1- چگونه با خیال کردن می توان چیزي را شناخت؟

الف- بسیاري از دانشمندانی که مخترع هم هستند. آنچه که می خواستند اختراع کنند اول در ذهن خود  بصورت خیالی ساخته اند و تصور کرده اند و بعد در بیرون از ذهن، آنرا ساخته اند. (برادران ویلبررایت- هواپیما)

ب- بسیاري از هنرمندان آنچه که می خواهند انجام دهند را (هنر) ابتدا در خیال خود تصور می کنند و بعد آنرا  خلق می کنند (مثال نقاشی – مجسمه سازي و معرق و ...)

2- چگونه با فکر کردن می توان چیزي را شناخت؟

با فکر کردن و اندیشیدن می توان به چگونگی علوم مختلف پی برد و با تحقیق و بررسی آنها شناختی از آنها حاصل کرد. علوم مختلف مانند ریاضی (حل مسائل مختلف در علم ریاضی بسیاري از مشکلات روزمره را حل می کند).

علوم و زیست شناسی: بسیاري از جانوران و گیاهان را می شناسیم.

علوم جغرافی و تاریخ: با مکانهاي مختلف آشنا می شویم و همچنین سرگذشت انسانهایی که قبلأ زندگی می کردند را بررسی می کنیم.

تمرین عملی

1- سئوال کنید از بچه ها که خدا را در خیال خود چگونه تصور می کنید . (از همه بچه ها بپرسید)

جوابهاي دریافتی از قبیل: نور، خورشید، آدم ، ابر، آسمون، گل و درخت و ...

2- آیا می توان خدا را تصور کرد؟ چرا؟

اگر قرار باشد هر کس یک تصور از خدا داشته باشد. مثلأ در کلاس شما بیش از 10 تا یا بیشتر تصور از خدا  وجود دارد. پس در کل دنیا بیش از تعداد انسانها تصور وجود دارد، در صورتیکه ما یک خدا بیشتر نداریم.  این تصورهاي زیاد باعث می شود که تعداد خدایان زیاد شود، این هم اشتباهی بود که بت پرستان می کردند و  به هر شکلی که خدا را تصور می کردند مجسمه اي می ساختند و آن را می پرستیدند و این اشتباهی است که با خیال کردن پیدا می شود.

داستان:

قبل از حضرت نوح قوم مومنی زندگی میکردندوپس از مدتی مردند مردم براي انها خیلی ناراحت شدند ابلیس انها را وسوسه کرد که مجسمه هایی شبیه انها درست کنند کم کم زمستان فرا رسیدان مجسمه ها را وارد منزل خود کردندان قرن سپري شد و قرن دیگري فرا رسیدابلیس نزد انان امد و به انان گفت پدران شما این مجسمه هارا پرستش میکردندپس ان مجسمه ها را پرستیدند وبسیاري از انها گمراه شدند.  ایه23 سوره نوح  

پس متوجه شدیم که نمی توان با خیال کردن خداي متعال را در ذهن شناخت.