يأس ؟ هرگز

یک داستان...

در راه بازگشت به خانه در اتوبوسهای بی آرتی مرجان همسایه محله قبلی شان را دید خیلی خوشحال با او گرم صحبت شد و دو نفری خاطرات شیرین آن دوران را مرور می کردند روشنا گفت راستی خواهرت چطور است؟ با این سؤال چهره مرجان در هم رفت و غمی بر چهره اش نشست.

روشنا پرسید: اتفاقی برایش افتاده؟ مرجان گفت بله شوهرش معتاد و بعد ورشکست شد و به زندان افتاد خودش هم مشمول تعدیل نیرو در کارخانه شد و کارش را از دست داد؛ آپارتمانش را هم به دلیل نپرداختن اقساط از او گرفتند و حالا آمده خانه ما و نوميدو مايوس يك گوشه ای مینشیند و فکر میکند هیچ روزنه امیدی برایش نیست. بدتر این که از نظر ایمانی هم سست شده و به خدا بدبین است و فکر میکند یا خدا نیست و یا اگر هم هست به او ظلم کرده که این همه بدبختی را نصیب او کرده است ...

وقتی روشنا به خانه رسید همه حواسش به امثال خواهر مرجان بود که در شرایط یأس و نومیدی قرار گرفته اند. او قبلاً از استاد روانشناسی خود شنیده بود یأس و نومیدی همان مرگ سفید است فرد نفس میکشد ولی گویی مرده است فکر میکند به آخر خط رسیده است به پایان راه به بن بست به شکست؛ هیچ روزنه نجاتی برایش نیست؛ سراسر سیاهی است و اگر مجرم است هرگز بخشوده نخواهد شد؛ فراموش شده است؛ هیچ کس دوستش ندارد یا اگر هم دارد، کاری از او ساخته نیست؛ میخواهد نباشد و اگر هم باشد، گوشه ای بخزد و يك مرگ تدریجی را تحمل کند... این حالت بدترین حالتی است که یک انسان میتواند به آن دچار شود و متأسفانه به خاطر مشکلات اجتماعی افرادی این چنین میشوند. تلفن را برداشت تا با خواهر دوستش کمی صحبت کند. عزیزم چطور فکر میکنی به آخر خط رسیده ای، افرادی با داشتن دو برابر سن تو پس از شکستهای متوالی زندگی را دوباره از صفر شروع کرده اند و الان زندگی خوبی دارند؛ خدای مهربان را داری که با توست و او نومیدی را معادل کفر شمرده و فرموده است:  از رحمت خدا نومید مباشید زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمیشود.

 قرار نیست با چند امتحان کوچک میدان را خالی کنی؛ گاهی آتش همین سختی ها، انسان را چون فولاد آبدیده و مقاوم میکند؛ پیامبر ما که تاج انبیاء الاهی بود آن همه سختی کشید و فرمود: هیچ پیامبری به اندازه من سختی ندید ایستاد و استقامت نمود و خدا نام او را چنان بلند آوازه ساخت که امروز دو میلیارد مسلمان خود را وامدار او دانسته و او را به بزرگی یاد میکنند و بر او درود می فرستند. مطمئن باش خدا دوستت دارد و فراموشت نکرده است؛ گاهی رفتارهای دیگران برای انسان، مشکلاتی پدید می آورد ولی باید صبر کرد و تلاش نمود و از خدا كمك خواست تا تقدیر را عوض کند. اتفاقاً در شرکت پدر من نياز به يك نيرو دارند، فردا بیا برای مصاحبه ....

وقتی گوشی را گذاشت احساس کرد روحیه خواهر دوستش عوض شد و اندیشید واقعاً نومیدی چه بلای بزرگی است که شیر را به مورچه تبدیل میکند بیهوده نیست که خدا این قدر نومیدی را دشمن داشته و فرموده مساوی کفر است . اگر این نومیدی به خاطر کثرت گناه هم باشد باز مذموم است زیرا خدا فرموده : از عفو و بخشش من مأیوس نباشید که من همه گناهان را خواهم بخشید بگوای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است به راستی این آیه امیدوار کننده ترین آیه قرآن است و مژده ای برای همه انسانهایی که گمان میکنند همه درها به رویشان بسته شده است. شما با نومیدی چگونه برخورد می کنید...؟

تماس با ما

آدرس:

خیابان شریعتی سه راه طالقانی پلاک ۱۷۳ مؤسسه گل های یاس

شماره تماس:

۰۲۱۷۷۵۳۹۲۹۹ - ۰۲۱۷۷۶۵۷۸۶۵

ایمیل:

moassesegolha@gmail.com

نماد اعتماد

جستوجو